ستاره شمالی

ساخت وبلاگ

سلام ستاره شمالی
در آسمان شب درخشیدی که آخر همه ی مسیر ها  به شمال ختم شد.
با شجاعت هر کار که دلت می خواهد انجام بده، من پشت سر و تکیه گاه تو هستم حوصله جنگ را هم دارم!  قشنگ وسط مغزم سمفونی برپا کن که ستون های محکمش نرم شود. تو؛ آرامش داری، ناگهان باد میشوی، بی درنگ باران خواهی شد ، تگرگ میزنی، اصلا طوفان به پا خواهی کرد...
اما من؛ من همان آرامش قبل از طوفانم ;) همان کوهستان سرد، تنهــا، باشکوه و غرق در سکوت. بر روی همین زمین پُر سر و صدا به تنهایی یک سرزمین ساختم، به زمین نشستم منی که اوج پرواز کهکشان هستم؛ به تو نگاه می کنم و با پرورش زندگی تو، در تو رشد می کنم چون من روح تو هستم.
قهوه را فرانسه می خورم، کتاب را بی منطق می خوانم، وبلاگ را با عشق می نویسم، با خودم به جنگ نگرش ها میروم، فیلم می بینم، در خلوت شب فستیوال موسیقی ترنس برپا می کنم، ورزش می کنم، خودم را روزی صد بار می کشم و دوباره میسازم؛ بد نیست بدانی در تاریکی شب نقطه امید من فقط ستاره شمالیست.
من آرامشی اکتسابی را خرج می کنم که در گذر زمان بدست آمده. برای آن عمرم را دادم و شک ندارم تا لحظه مرگ هیچ کس نخواهد فهمید که چرا من اینگونه بودم. من مسیری را در پیش گرفتم که پایان ندارد؛ ظرفیتم خیلی بالاتر از این حرف هاست و بالاترین حد من را هیچ کس ندیده! اگر من کوهستان برفی نباشم تو چگونه در آسمان این زمین خطرناک می توانی بدرخشی ای ستاره شمالی؟ وقتی درها بسته بود این من بودم که امدم و مسیر ساختم! صبـــــر می کنم!  وقتی روی زمین امیدی نیست به تو نگاه می کنم که مسیر شمالی ترین نقطه زمین من هستی... اگر سرد، سخت، غم انگیز، پر غرور، خشن و ترسناک هستم نترس! این صفات اصلی کوهستان برفیست.
تو در آسمان باش، بدرخش بر بلندای بیکران قامت شب/.

- پایان

دست نوشته های فاضل نجفی

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم خرداد ۱۴۰۱ساعت 13:0 توسط فاضل نجفی |

دست نوشته ها فاضل نجفی درگاه...
ما را در سایت دست نوشته ها فاضل نجفی درگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7920o بازدید : 127 تاريخ : شنبه 28 خرداد 1401 ساعت: 12:27