اعاده حیثیت

این روز ها گرد و خاکی سنگین بر توانایی های این گرگ پیر باران دیده نشته! دقیقا این همان لحظه ایست که حملات غافلگیرانه را تجربه خواهم کرد، همان کسانی که حتی سری در سر ها نبودند، امروز آمده اند برای رقابت با این الوار سالخورده! بالاخره ما هم در ترجبیاتمان برگ های برنده ای هم داریم! امروز تصمیم گرفتم در تمامی مراحل زندگی بروزتر، قویتر و باهوشتر باشم. دلم می خواهد با همان دست کش های بُکس قدیمی که روزی چانه های پُر اراجیف خیلی ها را نوازش کردم؛ دقیقا با همان قدرت، چانه های مشکلات جدید را نوازش کنم! با اینکه پُر از خطا هستم اما باز در درون خودم می خندم و برای آینده تلاش می کنم. این بار تلاشی متفاوت خواهم داشت. با دقت انتخاب کرده ام و برنامه های زندگی و کاری ام را با ابزار و روش های جدید ادغام کرده ام . می خواهم اعاده حیثیت کنم و نشان دهم که دود از کنده بلند می شود! اینجا را همان رینگ خونین ده سال گذشته خواهم کرد. خداوندا باز از تو می خواهم که کمکم کنی، من به دنبال اعاده حیثیت از خودم هستم... من را نا امید نکن!
- پایان

دست نوشته های فاضل نجفی