تحول پاساک

سلام
نمیدانم از کجا شروع کنم فقط دوست دارم از حاشیه ها رد شوم تا مباحث و مشکلات اصلی که این روز ها در کنارم چشمک میزند را بیان کنم اما شاید مورد قضاوت نادرست قرار بگیرم پس سعی می کنم 7920 را درگیر کنم شاید با مطالعه مداوم راه های خوبی را پیدا کنم.
این روز ها به تنهایی بار شرکت پاساک را به دوش می کشم، باری که سنگین تر از روزهای تولدش شده است! شاید واقعا تلاش نمیکنم و تلاش معنی بهتری دارد، اشتباهات مدیریتی زیادی داشته و دارم اما تلاش کرده ام انعطاف پذیر تر باشم. از حق هم نگذریم از دست همکاران هم دلخور هستم و واقعا برای این دلخوری دلیل های زیادی دارم، روزی که شرکت را راه اندازی کردم کلمه استارت آپ تولید نشده بود اما من دیدگاهی استارت آپی داشتم همه ی روز های من در پاساک بخاطر داشتن تیمی همراه و متخصص سپری شد و بعد از چندین سال حرکت گروه پاساک در مسیر پیشرفت و رسیدن به آرمان ها ( با پرونده ای قابل قبول نسبت به همه شرکت های رقیب در سطح استان و حتی کشور ) ناگهان متوجه تنهایی شدم! متوجه اشتباهات شخصی و تیمی شدم که باعث شد دفتر فیزیکی شرکت بخاطر درک اشتباه آرمان پاساک موقتا تعطیل شود. البته من سر سخت تر از این بیدها هستم که به هر بادی ( چه داخلی چه خارجی ) بلرزم. پاساک را تعطیل کردم که از دوره نوجوانی و جوانی به بزرگسالی منتقل شود، باید تیمی عاشق و متخصص داشته باشد، باید ارزش ها و آرمان هایش برای تیمش ارزشمند باشد، باید زیر ساخت هایی قوی داشته باشد، باید پول داشته باشد، باید مدیری لایق داشته باشد! باید بازار هدف مشخصی داشته باشد! باید پرستیژی درخور تاریخچه اش داشته باشد... فقط از خداوند می خواهم من را در مسیر درست قرار دهد، به من توانایی و قدرت بدهد تا در مقابل شکست روحیه ای فولادین داشته باشم، من میدانم برای زیبایی بیشتر باید پاساک صیقل داده شود تا همانند الماس برای رقبت در بازار بدرخشد...
به امید روز هایی خوب برای پاساک

دست نوشته های فاضل نجفی